Friday, November 24, 2006

دستمال

برای رجب بذر افشان

***

پیش تو دستم خالی است

که فاتحه ی تمام جمعه شب ها را

سال ها پیش خوانده ام

در این بازی همه بازنده ایم

در شلوغی بازار است

که سهم چارشنبه ها فراموش می شود

*

بیا به شهرداری کلک بزنیم

گره ی دستمال را باز کنیم

بگذاریم گردوها مان آن قدر قل بخورند

تا اشک آسمان در آید

شاید این شهر

روزی جنگل گردو شود

No comments: